همیشه وقتی خوب به دور و برم نگاه میکنم، میبینم که محیط اطرافم چقدر تاثیر میتونه بذاره رو من. من هر چقدر هم بخوام مثبت اندیش باشم باز هم فکرهای سمیاطرافیان (خصوصا پدر و مادرم که البته ناخواسته چنین امواج منفی رو برای من ارسال میکنند) روی من تاثیر بسزایی داره.
من سعی میکنم از منابع منفی فاصله بگیرم. مثلا توییتر رو کاملا حذف کردم چون همه توش آه و ناله میکردن. اینستاگرام رو صرفا از تاربرگ (پیچ)هایی پر کردم که مرتبط با علایقم باشن (زبان، مهندسی شیمی، ادبیات و کتاب) و خیلی هم کم سر میزنم.
کانالهای تلگرامیعاری از هر گونه کانال خبری هستن و صرفا کانالهای مورد علاقم رو دارم.
ولی آدمهای اطراف خصوصا افراد نزدیک و عزیزانی که باهاشون زندگی میکنیم رو نمیشه حذف کرد.
من همیشه این رو سر لوحه قرار دادم: " گر نداری دانش ترکیب رنگ/ بین گلها زشت یا زیبا مکن/ خوب دیدن شرط انسان بودن است/ عیب را در این و آن پیدا مکن " و آزرده خاطر میشم وقتی پدرم (پدری که خیلی برای من فداکاری کرده) با دیدن چهره یک فرد توی تلویزیون، شروع به ایراد گرفتن از فردی میکنه که ترکیب چهره اش بدست خودش نبوده.
من کانالهای خبری تلگرامیرو حذف کردم که هیچ گونه خبری از فوتیهای کرونایی بدستم نرسه (با آرزوی آمرزش) اما مادرم با صدای بلند وقتی پدرم از محل کار به خونه برمیگرده اعلام میکنه آمار رو.
با این حال بازم من راه و روش خودم رو دنبال میکنم.
" تو مگو همه بجنگ اند و ز صلح من چه آید؟ / تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز "